پیامک های دلتنگ و تنهایی جدید ویژه مهر ۹۱
مادرم پیامبری بود با زنبیلی پر از معجزه …
یادم نمی رود در اولین سوزِ زمستانی ، النگویش را به بخاری تبدیل کرد …
::
::
مغرور نبودم، فقط نیازی به حرف زدن با هرکسی نمیدیدم…
::
::
گورستان با سکوتش می گوید :
سخت نگیر ، زندگی ارزش یک ثانیه اندوه را ندارد !